مسعود نجاری؛ فرخنده مفیدی؛ احمد برجعلی
چکیده
چکیده: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین شیوههای فرزندپروری و میزان افسردگی کودکان پیشدبستان شهرستان بوکان انجام شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش کلیهی دانش آموزان مدارس پیش دبستانی شهرستان بوکان بودند که در یک مطالعه از ...
بیشتر
چکیده: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین شیوههای فرزندپروری و میزان افسردگی کودکان پیشدبستان شهرستان بوکان انجام شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش کلیهی دانش آموزان مدارس پیش دبستانی شهرستان بوکان بودند که در یک مطالعه از نوع همبستگی 100 دانشآموز به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه مورد نظر انتخاب شدند. از پرسشنامه شیوه فرزندپروری دایانا بامریند(1972) و فرم والد- معلم پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4(1994) به عنوان ابزارهای پژوهش استفاده شد. پایایی پرسشنامهها در پژوهش حاضر از طریق روش آلفای کرونباخ به ترتیب 87% و 79% بدست آمد. روش آماری بکار گرفته شده در این پژوهش t مستقل بود که نشان دهنده رابطه معنادار بین متغیرهای مورد مطالعه بود. یافته ها نشان داد که بین شیوه های فرزندپروری(مستبد، مقتدر، سهل گیر) و میزان افسردگی کودکان پیش دبستانی تفاوت وجود دارد و از میان آنها شیوه فرزندپروری مستبد بیشترین میزان اثرگذاری بر روی افسردگی کودکان را دارا می باشد و در واقع می توان گفت بهترین پیش بینی کننده افسردگی کودکان، سبک فرزندپروری مستبدانه می باشد.
حسنعلی گرمابی
چکیده
چکیده پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی از منظر شاخص خلاقیت گیلفوردمیپردازد که در این تحلیل، تکالیف واگرا به عنوان عامل ایجاد خلاقیت تعیین شده و به بررسی میزان آن تکالیف در کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی پرداخته شده است. این پژوهش یک تحلیل محتوای کمی است که جامعه آماری آن کتابهای علوم تجربی دوره ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی از منظر شاخص خلاقیت گیلفوردمیپردازد که در این تحلیل، تکالیف واگرا به عنوان عامل ایجاد خلاقیت تعیین شده و به بررسی میزان آن تکالیف در کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی پرداخته شده است. این پژوهش یک تحلیل محتوای کمی است که جامعه آماری آن کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی است. از آن جا که این کتابها دارای 4 بخش علوم زیستی، علوم فیزیکی، علوم زمین و بهداشت بوده لذا از هر یک از بخشهای هر یک از این کتابها یک درس بهطور تصادفی (مجموعاً 20درس) به عنوان نمونه آماری برگزیده شده است. تکالیف واگرا در این نمونه آماری براساس ویژگیهای انعطافپذیری، اصالت و سیال بودن کدگذاری شدهاند و برای برآورد پایایی آن از روش ضریب همبستگی بین کدگذاران استفاده شده که این ضریب در هریک از کتابهای علوم پایههای اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم به ترتیب برابر با 70/0، 87/0، 86/0، 89/0 و 94/0 برآورد گردیده است. تجزیه و تحلیل دادههای آماری با استفاده از آمار توصیفی (جدول توزیع فراوانی، فراوانی درصدی و فراوانی درصدی تراکمی) انجام شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که میزان تکالیف واگرا ارائه شده در هر یک از بخشهای کتابهای علوم و پایههای مختلف یکسان نبوده و از نظر سازماندهی طولی نیز دارای نظم مشخصی نمیباشد و میزان این نوع تکالیف در این کتابها 31/30 درصد بوده و بقیه تکالیف از نوع همگرا میباشند و در مقایسه پایهها با یکدیگر میزان تکالیف واگرای ارائه شده از بیشتر به کمتر به ترتیب مربوط به پایههای اول با 5/54، پنجم با 9/30، سوم با 7/30، دوم با 4/29 و چهارم با 5/23 درصد میباشد.
الهه معزی؛ ملوک خادمی؛ زهرا نقش
چکیده
چکیده هدف از پژوهش حاضر مقایسه کارکرد اجرایی (توجه) و عملکرد روانی- حرکتی در کودکان مهدکودکهای مبتنی بر مشارکت و مهدکودکهای سنتی بود. این پژوهش از نوع علّی – مقایسهای بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه کودکان دختر و پسر مراکز پیش از دبستان شهر تهران در سال تحصیلی 95-94 تشکیل دادند که از بین آنها 60 کودک (30 پسر و 30 دختر) 6 تا 7 ساله از ...
بیشتر
چکیده هدف از پژوهش حاضر مقایسه کارکرد اجرایی (توجه) و عملکرد روانی- حرکتی در کودکان مهدکودکهای مبتنی بر مشارکت و مهدکودکهای سنتی بود. این پژوهش از نوع علّی – مقایسهای بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه کودکان دختر و پسر مراکز پیش از دبستان شهر تهران در سال تحصیلی 95-94 تشکیل دادند که از بین آنها 60 کودک (30 پسر و 30 دختر) 6 تا 7 ساله از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از آزمون عصب- روانشناختی کانرز برای ارزیابی توجه انتخابی و عملکرد روانی- حرکتی کودکان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون T دو گروه مستقل و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین توجه انتخابی و عملکرد روانی- حرکتی در کودکان مهدکودکهای مبتنی بر مشارکت و مهدکودکهای سنتی وجود دارد (05/0p<). با توجه به نتایج به دست آمده میتوان نتیجهگیری کرد که وجود مشارکت میتواند توجه و عملکرد روانی- حرکتی را تحتتاثیر قرار دهد.
خدیجه ابوالمعالی الحسینی؛ الهام نقدبیشی
چکیده
چکیده ...
بیشتر
چکیده هدف پژوهش حاضر، پیشبینی رضایت شغلی براساس باورهای فراشناخت و دشواریهای تنظیم هیجان و روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل مربیان مهدکودکهای شهر تهران در سال تحصیلی 1394-1393 بود. 240 نفرمربی به روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند و سه پرسشنامه، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004)، باورهای فراشناخت ولز (2004) و رضایت شغلی دانت و همکاران (2004) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافتهها نشان دادند که همه ابعاد رضایت شغلی تنها براساس باور منفی به کنترلپذیری خطر و افکار (یکی از مؤلفههای باورهای فراشناخت) به صورت منفی و معنادار پیشبینی میشوند. از بین مؤلفههای تنظیم هیجانی، متغیر عدمپذیرش پاسخهای هیجانی و دشواری در دستیابی به رفتارهای هدفمند، توانستند همهی مؤلفههای رضایت شغلی را بهصورت منفی پیشبینی کنند. مؤلفهی دشواری در کنترل تکانهی تنظیم هیجانی، قدردانی را به صورت منفی پیشبینی میکند. فقدان آگاهی هیجانی بعد مسئولیت و رشد و بعد پیشرفت رضایت شغلی را به صورت منفی پیشبینی میکند. براساس یافتههای این پژوهش توصیه میشود که روانشناسان و مشاوران برای ارتقاء سطح رضایت شغلی مربیان مهد کودک به اصلاح راهبردهای تنظیم هیجانات و باورهای فراشناخت در آنان بپردازند.
محمدحسین خانی؛ بتول طامه
چکیده
چکیده هدف این پژوهش، بررسی سبکهای معنوی کودکان در شناخت خداوند میباشد. مرور پیشینۀ پژوهشی نشان داد که تاکنون در این رابطه، پژوهشی در ایران صورت نگرفته است. برای رسیدن به این هدف، از پژوهش کیفی با رویکرد تلفیقی استفاده شد. جامعۀ هدف این پژوهش کلیۀ دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی پایۀ سوم تا ششم تهران بودند و تعداد نمونه 20 نفر ...
بیشتر
چکیده هدف این پژوهش، بررسی سبکهای معنوی کودکان در شناخت خداوند میباشد. مرور پیشینۀ پژوهشی نشان داد که تاکنون در این رابطه، پژوهشی در ایران صورت نگرفته است. برای رسیدن به این هدف، از پژوهش کیفی با رویکرد تلفیقی استفاده شد. جامعۀ هدف این پژوهش کلیۀ دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی پایۀ سوم تا ششم تهران بودند و تعداد نمونه 20 نفر از این جامعه بود که از طریق نمونهگیری از نوع هدفمند انتخاب شدند. روشهای جمع آوری اطلاعات کیفی، شامل مصاحبه با کودک، مصاحبه با والدینش و نقاشی میشد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوایی استفاده شد و نتایج نشان داد که در کودکان چهار سبک برای شناخت خداوند وجود دارد که عبارتند از روش کلمهمحور، روش عملمحور، روش احساسمحور و روش نمادمحور. در مجموع میتوان گفت که کودکان دارای سبکهای ترجیحی متفاوتی در شناخت خداوند هستند که با این وجود، در بین تنوعهای گستردهی آنها میتوان چهار روش اصلی را شناسایی کرد.
احمد احمدی؛ احمد به پژوه؛ محسن شکوهی یکتا
چکیده
چکیده مهارتهای پایۀ ریاضی در دوران پیش از دبستان، نقش تعیینکنندهای در پیشرفت ریاضی سالهای بعد دارد. با وجود این، پژوهشهای اندکی پیرامون تأثیر آموزش مهارتهای پایۀ ریاضی، به ویژه برای کودکان در معرض آسیب از نظر مشکلات ریاضی انجام شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامۀ آموزش مهارتهای پایۀ ریاضی بر ...
بیشتر
چکیده مهارتهای پایۀ ریاضی در دوران پیش از دبستان، نقش تعیینکنندهای در پیشرفت ریاضی سالهای بعد دارد. با وجود این، پژوهشهای اندکی پیرامون تأثیر آموزش مهارتهای پایۀ ریاضی، به ویژه برای کودکان در معرض آسیب از نظر مشکلات ریاضی انجام شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامۀ آموزش مهارتهای پایۀ ریاضی بر افزایش پیشرفت ریاضی کودکان در معرض آسیب از نظر بروز مشکلات ریاضی به اجرا درآمد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نوع طرحهای پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از تمامی کودکان با عملکرد پایین در مهارتهای حافظه فعال و پیش ریاضی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 95-1394 در مراکز پیشدبستانی و مهدهای کودک شهر تهران ثبت نام کرده بودند. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای استفاده شد. پنجاه و هفت کودک در این پژوهش شرکت کردند که به طور تصادفی در گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی در یک دورۀ 24 جلسهای آموزش مهارتهای پایه ریاضی شرکت کردند. برای گردآوری دادهها از مقیاس سنجش مهارتهای پایه ریاضی کهن صدق (1376) و هوش آزمای تهران استنفورد بینه (1391) استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از روش آزمون t مستقل، برای مقایسه دو گروه آزمایشی و گواه از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی پیش از اجرای برنامه مداخله و همچنین تحلیل کوواریانس جهت بررسی تأثیر برنامه مداخلهای مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای به دست آمده حاکی از تأثیر معناداری آموزش مهارتهای پایه ریاضی بر پیشرفت ریاضی کودکان در معرض آسیب از نظر بروز مشکلات ریاضی است. از این رو، میتوان نتیجه گرفت که ارائه آموزش مهارتهای پایه ریاضی روشی موثر جهت پیشگیری از مشکلات ریاضی و افزایش پیشرفت ریاضی کودکان در معرض آسیب است.