رقیه شکراللهی؛ مرضیه دهقانی؛ محمد جوادی پور؛ کیوان صالحی؛ علی نوری؛ ابراهیم طلایی
چکیده
دوزبانگی یکی از مسائل مهم در حوزه تعلیم و تربیت است و امروزه مباحث گستردهای در خصوص آن مطرح میگردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسهای برنامهها و مدلهای آموزش دوزبانگی در کشورهای اسپانیا، کانادا، آمریکا، ترکیه و ایران انجام شده است. روش مطالعه تحلیلی اسنادی با رویکرد تطبیقی با کمک الگوی جرج بردی میباشد. برای جمعآوری دادهها ...
بیشتر
دوزبانگی یکی از مسائل مهم در حوزه تعلیم و تربیت است و امروزه مباحث گستردهای در خصوص آن مطرح میگردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسهای برنامهها و مدلهای آموزش دوزبانگی در کشورهای اسپانیا، کانادا، آمریکا، ترکیه و ایران انجام شده است. روش مطالعه تحلیلی اسنادی با رویکرد تطبیقی با کمک الگوی جرج بردی میباشد. برای جمعآوری دادهها از شیوه مطالعه منابع کتابخانهای شامل اسناد و مدارک رسمی آموزشی، نتایج تحقیقات و مطالعات تطبیقی انجام گرفته، گزارشها، سمینارها و بانکهای اطلاعات موجود در این زمینه استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که در کشورهای اسپانیا، آمریکا و کانادا با اهمیت دادن به حقوق دانشآموزان اقلیت، زمینه پیشرفت تحصیلی و موفقیت حرفهای کودکان دوزبانه را فراهم آوردهاند. در مقابل، کشور ایران و ترکیه با اتخاذ رویکرد آموزشی همگونسازی، زمینه افت تحصیلی و پایین آمدن عزتنفس کودکان دوزبانه را فراهم آوردهاند. همچنین در کشورهای اسپانیا، کانادا و آمریکا از مدلهای آموزشی دوسویه، غوطهورسازی و انتقالی استفاده میشود؛ درحالیکه در کشور ایران و ترکیه از مدل آموزشی همگونسازی ساختارمند استفاده میشود. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان بیان کرد که نظام آموزشی کشور ایران میتواند از تجربه کشورهای فوق بهترین استفاده را داشته باشد و مدل آموزشی که کارایی بیشتری در کشورهای موفق در زمینه آموزش دوزبانه (برنامههای غوطهورسازی فرانسوی در سیستم آموزش دوزبانه کانادا؛ مدل D در اسپانیا و آموزش دوزبانه انتقالی) داشته است را انتخاب کرده و متناسب با نیازهای جامعه، دانشآموزان و معلمان کشور خود به گسترش مدل مزبور بپردازند.
فرشته سلطانی؛ منصوره کریم زاده؛ سیامک طهماسبی؛ اکبر بیگلریان
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط سواد رسانهای مادران و میزان استفاده از رسانههای الکترونیکی در کودکان با مشکلات رفتاری کودکان 4 تا 6 سال شهر مجن بوده است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و در دسته تحقیقات همبستگی قرار دارد. جامعه موردمطالعه کلیه والدین و کودکان شهر مجن و نمونه موردمطالعه 85 نفر از مادران دارای کودک 4 تا 6 سال شهر مجن که ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط سواد رسانهای مادران و میزان استفاده از رسانههای الکترونیکی در کودکان با مشکلات رفتاری کودکان 4 تا 6 سال شهر مجن بوده است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و در دسته تحقیقات همبستگی قرار دارد. جامعه موردمطالعه کلیه والدین و کودکان شهر مجن و نمونه موردمطالعه 85 نفر از مادران دارای کودک 4 تا 6 سال شهر مجن که با روش نمونهگیری خوشهای و با استفاده از فرمول کوکران، با برآورد ضریب اطمینان 95 درصدی و توان آزمون 80 درصدی، از مهدهای کودک و قرآنی و پیشدبستانیهای سطح شهر، انتخاب شدند بودند. سه پرسشنامه: مشکلات رفتاری ASEBA، پرسشنامه سواد رسانهای MLT-35 و پرسشنامه میزان استفاده از رسانههای الکترونیک مورداستفاده قرار گرفت. تحلیل دادههای در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار Spss 22، انجام پذیرفته است. برای این منظور از آزمونهای نرمال بودن دادهای کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و اسپیرمن، تفاوت میانگینهای من-ویتنی و t مستقل استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که رابطهی مقیاس شکایات جسمانی با میزان استفاده از بازیهای الکترونیکی، مقیاسهای گوشهگیری، مشکلات توجه، رفتار پرخاشگرانه و مشکلات برونیسازی شدهی کلی با میزان بازی با گیم و مقیاس مشکلات خواب با میزان سرگرم شدن به موبایل در کودکان معنادار میباشد. بین سواد رسانهای مادران با مقیاسهای مشکلات رفتاری در کودکان هیچ ارتباطی یافت نشد. بین سطح تحصیلات مادران و مشکلات توجه کودکان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شد بین سواد رسانهای مادران با میزان بازیهای الکترونیکی در کودکان رابطه وجود دارد. بین دو گروه دختر و پسر در میزان استفاده از رسانههای الکترونیک تفاوتی یافت نشد اما بین مشکلات رفتاری درونی سازی شده در دو گروه تفاوت معنادار بوده است. بر اساس یافتههای پژوهش هرچه استفاده کودک از برخی رسانهها مانند تلویزیون و تلفن همراه بیشتر باشد شیوع و بروز برخی مشکلات درونی و برونیسازی شده نیز در او بیشتر است و از طرف دیگر هر چه سواد رسانهای در مادر بیشتر باشد کودک میزان استفاده کمتری از برخی رسانهها دارد.
فتح اله کوشکی؛ محبوبه خسروی؛ نسرین عباسی جم
چکیده
دوران کودکی حساسترین مرحله رشد خلاقیت است و کودکان امروزی اولین نسلی هستند که در فضای مجازی بزرگ میشوند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش در بستر فضای مجازی بر خلاقیت کودکان پیش از دبستان انجام شد. پژوهش به روش نیمه آزمایشی در جامعه کودکان پیش از دبستان شهرستان کوهدشت در سال تحصیلی 1397 انجام شد. نمونهی پژوهش 50 نفر بودند ...
بیشتر
دوران کودکی حساسترین مرحله رشد خلاقیت است و کودکان امروزی اولین نسلی هستند که در فضای مجازی بزرگ میشوند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش در بستر فضای مجازی بر خلاقیت کودکان پیش از دبستان انجام شد. پژوهش به روش نیمه آزمایشی در جامعه کودکان پیش از دبستان شهرستان کوهدشت در سال تحصیلی 1397 انجام شد. نمونهی پژوهش 50 نفر بودند که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه تصویری خلاقیت تورنس (فرم B) بود؛ و طرح پژوهش شامل مراحل پیشآزمون، آموزش در بستر فضای مجازی و پسآزمون بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شد که برای بررسی فرضیهی پژوهش و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که خلاقیت کودکان پیش از دبستان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل با ضریب اطمینان (95%) بهطور معناداری (606/7673F=) افزایشیافته است؛ بنابراین فضای مجازی نقش مؤثری در خلاقیت کودکان پیش از دبستان دارد و آموزش در بستر فضای مجازی مناسب، رشد خلاقیت کودکان را به دنبال خواهد داشت.
حبیبه مرادی؛ زهرا یوسفی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی عملکرد اجرایی دختران دبستانی براساس ویژگیهای سیستمی خانواده (مثلثسازی و مرزها) و مشارکت پدران در شهر فلاورجان انجام شد پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دختران دبستانی شهر فلاورجان و مادرانشان بود. نمونه آماری شامل 120 دختر دبستانی بود که به شکل تصادفی انتخاب شدند و مادران آنها کلیه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی عملکرد اجرایی دختران دبستانی براساس ویژگیهای سیستمی خانواده (مثلثسازی و مرزها) و مشارکت پدران در شهر فلاورجان انجام شد پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دختران دبستانی شهر فلاورجان و مادرانشان بود. نمونه آماری شامل 120 دختر دبستانی بود که به شکل تصادفی انتخاب شدند و مادران آنها کلیه پرسشنامهها را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش عبارت بود از عملکرد اجرایی (جیوا و همکاران، 2000)، مقیاسهای سیستمی خانواده (یوسفی و بهرامی، 1396)، مقیاس مشارکت مردان در کار خانه محقق ساخته دادههای پژوهش در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام و ورود) تحلیل شدند کلیه محاسبات به کمک نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج نشان دادند که بین مثلثسازی و مشارکت مردان با عملکرد اجرایی رابطه معنادار وجود دارد و هردو توان پیشبینی عملکرد اجرایی دختران دبستانی را دارد با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت تغییرات درمثلثسازی و مشارکت مردان در کارخانه با تغییرات عملکرد اجرایی دختران دبستانی همراه است.
پریا رحمتی؛ طهمورث آقاجانی؛ فرحناز کیان ارثی
چکیده
مادر بهعنوان تکیهگاهی عاطفی و رشد شناختی – روانی دوران کودکی نقشی مؤثر در سلامت و یا بروز اختلالات رفتاری فرزندانش دارد؛ بنابراین سلامت روانشناختی مادر نقشی مؤثر در رشد همهجانبه کودک دارد. هدف از این پژوهش بررسی سهم احساس گرفتاری و خود ناتوانسازی مادران در پیشبینی پرخاشگری واکنشی کودکان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی ...
بیشتر
مادر بهعنوان تکیهگاهی عاطفی و رشد شناختی – روانی دوران کودکی نقشی مؤثر در سلامت و یا بروز اختلالات رفتاری فرزندانش دارد؛ بنابراین سلامت روانشناختی مادر نقشی مؤثر در رشد همهجانبه کودک دارد. هدف از این پژوهش بررسی سهم احساس گرفتاری و خود ناتوانسازی مادران در پیشبینی پرخاشگری واکنشی کودکان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آمارش شامل کلیه مادران کودکان پیشدبستانی شهر تهران بود که 150 نفر از مادران بهعنوان نمونه از هشت مرکز پیشدبستانی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه احساس گرفتاری (گیلبرت و همکاران،2002)، خود ناتوانسازی (جونز و رودولت،1982) و پرخاشگری (واحدی و همکاران،1387) استفاده شد و برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافتهها نشان داد، مؤلفههای خود ناتوانسازی (154/0=β) و احساس گرفتاری (502/0 =β) مادران سهم معناداری در پیشبینی پرخاشگری واکنشی کودکان دارند. نتایج نشان داد که مؤلفههای احساس گرفتاری و خود ناتوانسازی مادران میزان پرخاشگری واکنشی در کودکان را پیشبینی میکند.
سلمان آخش
چکیده
هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتباربخشی برنامه درسی دوره پیش از دبستان بوده است. روش پژوهش مبتنی بر رویکرد کیفی است و از روشهای سنتز پژوهی و تکنیک دلفی استفادهشده است. جامعه هدف شامل اسناد و افراد بوده است که در بخش اسناد، کلیه اسناد داخلی و خارجی مربوط به سالهای (1397-1380) در حوزه پیش از دبستان، در بخش افراد نیز 10 نفر از متخصصان برنامه ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتباربخشی برنامه درسی دوره پیش از دبستان بوده است. روش پژوهش مبتنی بر رویکرد کیفی است و از روشهای سنتز پژوهی و تکنیک دلفی استفادهشده است. جامعه هدف شامل اسناد و افراد بوده است که در بخش اسناد، کلیه اسناد داخلی و خارجی مربوط به سالهای (1397-1380) در حوزه پیش از دبستان، در بخش افراد نیز 10 نفر از متخصصان برنامه درسی دوره پیش از دبستان به روش هدفمند بهعنوان نمونه انتخابشدهاند. در این پژوهش در بخش سنتز پژوهی و اعتباربخشی به ترتیب از برگه یادداشت، فیشبرداری و مصاحبه ساختاریافته بهعنوان ابزار استفادهشده است. درنهایت برنامه درسی دوره پیش از دبستان مبتنی بر عناصر برنامه درسی فرانسیس کلاین شامل، اهداف، محتوا و فعالیتها، راهبردهای یاددهی-یادگیری، ارزشیابی، فضا، منابع، امکانات، زمان، گروهبندی و مربی طراحی و اعتباربخشی شده است.
مصطفی مختاری
چکیده
برای داشتن دانشآموزان متفکر و پژوهنده امروزه بایستی مهارتهایی را به آنها آموخت که خود به دنبال یادگیری بروند در این راه توجه به همه ابعاد پرورشی دانشآموزان مهم است. برنامهریزی چندبعدی یک برنامهریزی کلنگر است که به تمامی ابعاد وجودی دانشآموزان توجه مینماید. لذا این تحقیق با هدف بررسی تأثیر برنامهریزی چندبعدی بر تقویت ...
بیشتر
برای داشتن دانشآموزان متفکر و پژوهنده امروزه بایستی مهارتهایی را به آنها آموخت که خود به دنبال یادگیری بروند در این راه توجه به همه ابعاد پرورشی دانشآموزان مهم است. برنامهریزی چندبعدی یک برنامهریزی کلنگر است که به تمامی ابعاد وجودی دانشآموزان توجه مینماید. لذا این تحقیق با هدف بررسی تأثیر برنامهریزی چندبعدی بر تقویت مهارت پژوهشگری دانشآموزان پایه ششم ابتدایی شهر تهران صورت پذیرفت. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشآموزان پایه ششم ابتدایی منطقه 15 شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای 80 دانشآموز (دختر و پسر) با استفاده از روش شبه آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون با یک گروه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار تحقیق استفاده از پرسشنامه سنجش مهارت پژوهشگری دانشآموزان (مختاری، زارعی،1390) برای پیشآزمون، پروژه زمین ما و آنچه در آن است و نهایتاً پرسشنامه سنجش مهارتهای پژوهشی و تفکری (شعبانی 1387) بود. نتایج بهطورکلی نشان داد که برنامهریزی چندبعدی نقش بسزایی در تقویت مهارت پژوهشگری دانشآموزان پایه ششم دارد و آنها در خرده مهارتهای پژوهشگری مانند قضاوت، ارزشیابی، کاوشگری و تفکر انتقادی رشد خوبی داشتند و تنها در خرده مهارت انتخاب و تصمیمگیری تغییر چندانی نسبت به پیشآزمون پیدا نکردند.