رضا جعفری هرندی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی کلاس ششم دبستان از نگاه شش کلاه تفکر خلاق ادوارد دوبونو به روش توصیفی، از نوع تحلیل محتوا انجام شد. جامعه پژوهشی، کتاب مطالعات اجتماعی کلاس ششم دبستان در سال تحصیلی 95-1394 است که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و محدودیت جامعه آماری از نمونهگیری صرفنظر گردید و کل جامعه آماری به عنوان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی کلاس ششم دبستان از نگاه شش کلاه تفکر خلاق ادوارد دوبونو به روش توصیفی، از نوع تحلیل محتوا انجام شد. جامعه پژوهشی، کتاب مطالعات اجتماعی کلاس ششم دبستان در سال تحصیلی 95-1394 است که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و محدودیت جامعه آماری از نمونهگیری صرفنظر گردید و کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار اندازهگیری، چکلیست تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفت. عمدهترین یافتههای پژوهش بیانگر آن بود که کتاب مطالعات اجتماعی کلاس ششم دبستان 198 مرتبه به مؤلفههای تفکر خلاق، توجه کرده که توزیع آن در مؤلفههای آمار و ارقام و واقعیتها؛ احساسات، عواطف و حس ششم؛ قضاوت منفی و تظاهر به مخالفت؛ روشنایی و خوشبینی و برخورد سازنده و مثبت؛ تفکر خلاق، ایجاد انگیزه و حرکت؛ کنترل، خونسردی و رهبری به ترتیب 52، 37، 32، 26، 30، 21 فراوانی بوده است. همچنین در بین کلاههای مختلف، کلاه اول با میزان بار اطلاعاتی 979/0 و ضریب اهمیت 180/0 بیشترین توجه و کلاه ششم با میزان بار اطلاعاتی 787/0 و ضریب اهمیت 145/0 کمترین توجه را به خود اختصاص داده بودند
مریم سادات کیافر؛ سید محسن اصغری نکاح
چکیده
حلمساله مهارتی مهم برای عملکرد اجتماعی زندگی روزانه کودک است و اشتراکات در مبانی نظری و پژوهشی خلاقیت و حلمساله نشان داده که میتوان از طریق خلاقیت این مهارت را ارتقا داد. این پژوهش با هدف بررسی افزایش توانایی حلمساله در کودکان پیشدبستانی پسر از طریق آموزش خلاقیت انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی و حجم نمونه ...
بیشتر
حلمساله مهارتی مهم برای عملکرد اجتماعی زندگی روزانه کودک است و اشتراکات در مبانی نظری و پژوهشی خلاقیت و حلمساله نشان داده که میتوان از طریق خلاقیت این مهارت را ارتقا داد. این پژوهش با هدف بررسی افزایش توانایی حلمساله در کودکان پیشدبستانی پسر از طریق آموزش خلاقیت انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی و حجم نمونه مورد نظر 20 کودک پسر پیشدبستانی بود که به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و با استفاده از گمارش تصادفی به صورت مساوی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. کودکان گروه آزمایش 12 جلسه مداخلات مربوطه را دریافت نمودند. ابزار پژوهش، آزمون حلمساله اجتماعی والی بود که در پیشآزمون و پسآزمون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که حلمساله در کودکان گروه آزمایش بهطور معناداری در اثر مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که اگر آموزش خلاقیت به صورت مناسب و با تمهای موضوعات درگیر کودکان در موقعیتهای واقعی انجام گیرد میتواند باعث بهبود حلمسائل در آنها گردد.
محمدحسین خانی؛ بتول طامه
چکیده
چکیده هدف این پژوهش، بررسی سبکهای معنوی کودکان در شناخت خداوند میباشد. مرور پیشینۀ پژوهشی نشان داد که تاکنون در این رابطه، پژوهشی در ایران صورت نگرفته است. برای رسیدن به این هدف، از پژوهش کیفی با رویکرد تلفیقی استفاده شد. جامعۀ هدف این پژوهش کلیۀ دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی پایۀ سوم تا ششم تهران بودند و تعداد نمونه 20 نفر ...
بیشتر
چکیده هدف این پژوهش، بررسی سبکهای معنوی کودکان در شناخت خداوند میباشد. مرور پیشینۀ پژوهشی نشان داد که تاکنون در این رابطه، پژوهشی در ایران صورت نگرفته است. برای رسیدن به این هدف، از پژوهش کیفی با رویکرد تلفیقی استفاده شد. جامعۀ هدف این پژوهش کلیۀ دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی پایۀ سوم تا ششم تهران بودند و تعداد نمونه 20 نفر از این جامعه بود که از طریق نمونهگیری از نوع هدفمند انتخاب شدند. روشهای جمع آوری اطلاعات کیفی، شامل مصاحبه با کودک، مصاحبه با والدینش و نقاشی میشد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوایی استفاده شد و نتایج نشان داد که در کودکان چهار سبک برای شناخت خداوند وجود دارد که عبارتند از روش کلمهمحور، روش عملمحور، روش احساسمحور و روش نمادمحور. در مجموع میتوان گفت که کودکان دارای سبکهای ترجیحی متفاوتی در شناخت خداوند هستند که با این وجود، در بین تنوعهای گستردهی آنها میتوان چهار روش اصلی را شناسایی کرد.
سید نبی الله قاسم تبار؛ ایران دخت فیاض؛ محبوبه حسینی
چکیده
هدف در پژوهش حاضر تعیین نقش خودکارآمدی و راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری در انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر مقطع ششم ابتدایی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانشآموزان دختر مقطع ششم ابتدایی منطقه 15 تهران میباشد که از بین آنها با استفاده روش نمونهگیری خوشهایچندمرحلهای، ...
بیشتر
هدف در پژوهش حاضر تعیین نقش خودکارآمدی و راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری در انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر مقطع ششم ابتدایی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانشآموزان دختر مقطع ششم ابتدایی منطقه 15 تهران میباشد که از بین آنها با استفاده روش نمونهگیری خوشهایچندمرحلهای، 106 دانشآموز انتخاب شدند. برای اندازه گیری خودکارآمدی، راهبردهای یادگیری، انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی به ترتیب از مقیاسهای خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، پرسشنامه راهبردهای یادگیری (کرمی، 1381)، مقیاس انگیزه پیشرفت هرمانس (1970) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383) استفاده شد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که به ترتیب سه متغیر خودکارآمدی، راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری توانستند انگیزش پیشرفت و همینطور عملکرد تحصیلی را در دانشآموزان بهطور معناداری پیشبینی کنند. یافتههای پژوهش اشارههای کاربردی مفیدی برای سیاستگزاران عرصه آموزش و پرورش دارد.
سجاد علمردانی صومعه؛ محمد نریمانی
چکیده
مادرانِ کودکان ناشنوا مشکلاتِ روانی، اجتماعی و سازگاری بسیار زیادی در مقایسه با سایر والدین کودکان استثنایی دارند، با توجه به این موضوع، هدف این پژوهش، مقایسهی عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان در مادرانِ دخترانِ ناشنوا و شنوا بــود. روش این پژوهش علّی مقایسهای است. جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی مادرانِ دخترانِ ناشنوایی ...
بیشتر
مادرانِ کودکان ناشنوا مشکلاتِ روانی، اجتماعی و سازگاری بسیار زیادی در مقایسه با سایر والدین کودکان استثنایی دارند، با توجه به این موضوع، هدف این پژوهش، مقایسهی عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان در مادرانِ دخترانِ ناشنوا و شنوا بــود. روش این پژوهش علّی مقایسهای است. جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی مادرانِ دخترانِ ناشنوایی که فرزند آنها در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز در سال 93-92 مشغول تحصیل هستند، تشکیل دادند. تعداد 25 نفر مادرِ دختر ناشنوا و 25 نفر مادرِ دختر شنوا که به روش نمونـهگیری تصـــادفی ساده انتخاب شده بودند، به پرسشنامه ها پاسخ دادند، برای تحلیل دادهها نیز از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه مادرانِ دانش آموزانِ دخترِ ناشنوا و شنوا، از نظر عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معناداری وجود دارد، به این صورت که میانگین نمرات عدم تحمل بلاتکلیفی در مادرانِ دخترِ ناشنوا بالاتر از مادرانِ دخترِ شنوا بود. همچنین در متغیر تنظیم هیجان، بین مادرانِ دانش آموزانِ دخترِ ناشنوا و شنوا تفــاوت معناداری مشاهده شد. این نتایج لزوم اثر پذیری شناخت عمیق دانش آموزان ناشنوا و به ویژه والدینشان را آشکار کرده و میتواند تلویحاتی برای برنامهریزیهای مناسب برای آموزش و پرورش استثنایی داشته باشد تا با برنامه ریزی صحیح و دادن خدمات مشاورهای مناسب و ایجاد فضای حمایتی(اجتماعی و روانی) هم برای دانش آموزان ناشنوا و هم والدین آنها، سعی شود که برای آنها محیطهایی فراهم کرد که بتوان در این محیط اهداف خود را پیگیری کنند.
مهین مرزنگ؛ محسن عیسوی
دوره 1، شماره 2 ، دی 1394، ، صفحه 1-23
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه فراشناخت با راهبردهای مقابلهای و هوشیاری فراگیر مدیران مهد کودکهای شهر ارومیه بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و بررسی میزان همبستگی میباشد. جامعه آماری کلیه مدیران مهدهای کودک شهر ارومیه بودند که تعداد 108 نفر میباشد و بر اساس جدول کوکران 85 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب گردیدند. ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه فراشناخت با راهبردهای مقابلهای و هوشیاری فراگیر مدیران مهد کودکهای شهر ارومیه بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و بررسی میزان همبستگی میباشد. جامعه آماری کلیه مدیران مهدهای کودک شهر ارومیه بودند که تعداد 108 نفر میباشد و بر اساس جدول کوکران 85 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب گردیدند. آزمودنیها به پرسشنامه فراشناخت کارت رایت، هاتن و ولز، راهبردهای مقابلهای لازاروس و فولکمن و هوشیاری فراگیر فریبرگ پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که راهبرد کلی مساله مدار با خودآگاهی شناختی (316/0r:) و نیاز به کنترل افکار (416/0r:) در سطح اعتبار 01/0 دارای رابطه مثبت معناداری میباشد. و با باورهای مثبت در سطح 05/0 دارای رابطه مثبت (227/0r:) است، همچنین راهبرد کلی هیجان مدار نیز با باورهای مثبت (248/0r:) و نیاز به کنترل افکار(226/0r:) در سطح اعتبار 05/0 دارای رابطه مثبت معنادار میباشد. باورهای مثبت (334/0r:)، خودآگاهی شناختی (613/0r:) و نیاز به کنترل افکار (383/0r:) دارای رابطه مثبت و معنادار در سطح 01/0 با هوشیاری فراگیر میباشند. آزمون رگرسیون نشان داد که فراشناخت توانایی تبیین 29 درصد راهبرد مساله مدار، 14 درصد هیجان مدار و 61 درصد هوشیاری فراگیر را دارا میباشد. نتایج نشان داد که فراشناخت نقش تعیین کنندهای در راهبردهای مقابلهای و هوشیاری مدیران مهد کودک دارد.
حسین زنگنه؛ آذر محققی؛ مریم زارع احتشامی؛ الهه ولایتی؛ ابراهیم ابوالقاسمی
چکیده
چکیده با توجه به اهمیت اختلالات یادگیری و لزوم ارائه مداخلاتی برای بهبود این اختلالات بهمنظور پیشگیری از مشکلات بعدی، هدف پژوهش حاضر این بود که با استفاده از روش پژوهش فراتحلیل میزان تأثیر راهبردهای فراشناختی بر عملکرد یادگیری دانشآموزان با اختلالات یادگیری را در پژوهشهای انجام شده مشخص کند. این پژوهش با استفاده از تکنیک ...
بیشتر
چکیده با توجه به اهمیت اختلالات یادگیری و لزوم ارائه مداخلاتی برای بهبود این اختلالات بهمنظور پیشگیری از مشکلات بعدی، هدف پژوهش حاضر این بود که با استفاده از روش پژوهش فراتحلیل میزان تأثیر راهبردهای فراشناختی بر عملکرد یادگیری دانشآموزان با اختلالات یادگیری را در پژوهشهای انجام شده مشخص کند. این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر مداخلات راهبردهای فراشناختی را مشخص کرد. به این منظور از بین 12 پژوهش، 9 پژوهش که از لحاظ روششناختی موردقبول بوده انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار پژوهش چکلیست فراتحلیل بود. یافتههای پژوهش نشان داد، میانگین اندازه اثر ترکیبی راهبردهای فراشناختی بر عملکرد یادگیری دانشآموزان با اختلالات یادگیری در مدل ثابت 82/0 و میانگین اندازه اثر ترکیبی در مدل تصادفی 81/0 است که هر دو در سطح 95 درصد معنادار میباشند (p <0.05). نتیجهی فراتحلیل نشان داد که طبق معیار کوهن این تأثیر در حد زیاد ارزیابی میشود. بنابراین آموزش راهبردهای فراشناختی موجب بهبود عملکرد تحصیلی و یادگیری دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری میشود و از آنجا که این کودکان در فرآیند شناختی دارای مشکلاتی هستند، آموزش راهبردهای فراشناختی میتواند مؤثر واقع گرد
سید صادق نبوی؛ علی اسماعیلی
چکیده
آموزش خانواده علاوه بر اینکه زمینهساز تربیت هماهنگ خانه و مدرسه میباشد میتواند معلومات و آگاهیهای اولیای دانشآموزان را در زمینه مسایل تربیتی و مراحل مختلف رشد فرزندان افزایش دهد، تا بدین وسیله ضمن پیشگیری از بروز ناهنجاریهای رفتاری و روانی در فرزندان، زمینه شکوفایی استعدادهای بالقوه آنان نیز فراهم شود. پژوهش حاضر ...
بیشتر
آموزش خانواده علاوه بر اینکه زمینهساز تربیت هماهنگ خانه و مدرسه میباشد میتواند معلومات و آگاهیهای اولیای دانشآموزان را در زمینه مسایل تربیتی و مراحل مختلف رشد فرزندان افزایش دهد، تا بدین وسیله ضمن پیشگیری از بروز ناهنجاریهای رفتاری و روانی در فرزندان، زمینه شکوفایی استعدادهای بالقوه آنان نیز فراهم شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تعیین نیازهای آموزشی اولیای دانشآموزان دوره ابتدایی در زمینه مسایل تربیتی فرزندان صورت گرفت. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش روش پژوهش غیرآزمایشی و از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و مدرسین دورههای آموزش خانواده و همچنین اولیای دانشآموزان مدارس ابتدایی تابعه اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران بودند که نمونهای به تعداد 310 نفر از اولیای دانشآموزان، 24 نفر مدرس دوره و 28 نفر مدیر دوره با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از مناطق شهرستانهای تهران انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادههای این پژوهش از پرسشنامه محققساخته و فرمهای مصاحبه استفاده به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین) و آمار استنباطی (آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و آزمون t) استفاده گردید. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که مقدار t در سطح 01/0>P معنادار بود. نتایج پژوهش نشان دادکه از نظر اولیای دانشآموزان، مدیران و مدرسین دورهها، محتوای آموزشی دورههای آموزش خانواده تا اندازه زیادی با نیازهای آموزشی اولیای دانشآموزان دوره ابتدایی در زمینه مسایل تربیتی فرزندان انطباق و هماهنگی داشته است و همچنین محتوای آموزشی دورههای آموزش خانواده همه نیازهای آموزشی والدین را در بر نمیگرفت. نیازهای دیگر آموزشی والدین دانشآموزان دوره ابتدایی عبارت بودند از: نحوه ارتباط والدین با کودکان، آشنایی با کتابهای مناسب کودکان، شناخت نیازهای جسمانی و روانی کودک و چگونگی تامین آنها، چگونگی تامین سلامت جسمانی و روانی کودکان، اصول تغذیه کودکان. با توجه به اینکه محتوای آموزشی دورههای آموزش خانواده همه نیازهای والدین را در برنمیگرفت، لازم است که مدرسان آموزش خانواده علاوه بر آموزش سرفصلهای مصوب، طبق یک نظرخواهی در ابتدای دوره، نیازهای دیگر والدین را نیز شناسایی نموده و بر آن اساس برنامه آموزش خود را تنظیم و ارایه نمایند.
احمد احمدی؛ احمد به پژوه؛ محسن شکوهی یکتا
چکیده
چکیده مهارتهای پایۀ ریاضی در دوران پیش از دبستان، نقش تعیینکنندهای در پیشرفت ریاضی سالهای بعد دارد. با وجود این، پژوهشهای اندکی پیرامون تأثیر آموزش مهارتهای پایۀ ریاضی، به ویژه برای کودکان در معرض آسیب از نظر مشکلات ریاضی انجام شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامۀ آموزش مهارتهای پایۀ ریاضی بر ...
بیشتر
چکیده مهارتهای پایۀ ریاضی در دوران پیش از دبستان، نقش تعیینکنندهای در پیشرفت ریاضی سالهای بعد دارد. با وجود این، پژوهشهای اندکی پیرامون تأثیر آموزش مهارتهای پایۀ ریاضی، به ویژه برای کودکان در معرض آسیب از نظر مشکلات ریاضی انجام شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامۀ آموزش مهارتهای پایۀ ریاضی بر افزایش پیشرفت ریاضی کودکان در معرض آسیب از نظر بروز مشکلات ریاضی به اجرا درآمد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نوع طرحهای پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از تمامی کودکان با عملکرد پایین در مهارتهای حافظه فعال و پیش ریاضی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 95-1394 در مراکز پیشدبستانی و مهدهای کودک شهر تهران ثبت نام کرده بودند. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای استفاده شد. پنجاه و هفت کودک در این پژوهش شرکت کردند که به طور تصادفی در گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی در یک دورۀ 24 جلسهای آموزش مهارتهای پایه ریاضی شرکت کردند. برای گردآوری دادهها از مقیاس سنجش مهارتهای پایه ریاضی کهن صدق (1376) و هوش آزمای تهران استنفورد بینه (1391) استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از روش آزمون t مستقل، برای مقایسه دو گروه آزمایشی و گواه از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی پیش از اجرای برنامه مداخله و همچنین تحلیل کوواریانس جهت بررسی تأثیر برنامه مداخلهای مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای به دست آمده حاکی از تأثیر معناداری آموزش مهارتهای پایه ریاضی بر پیشرفت ریاضی کودکان در معرض آسیب از نظر بروز مشکلات ریاضی است. از این رو، میتوان نتیجه گرفت که ارائه آموزش مهارتهای پایه ریاضی روشی موثر جهت پیشگیری از مشکلات ریاضی و افزایش پیشرفت ریاضی کودکان در معرض آسیب است.
سعیده سبزیان؛ حسینعلی مهرابی؛ مهرداد کلانتری
چکیده
هدف از اجرای این پژوهش تعیین اثربخشی بازی مشترک مادر - کودک بر کاهش علائم اختلال دلبستگی دانشآموزان پسر دوره ابتدایی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی همراه با گروه گواه و با ارزیابی به صورت پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود، به این صورت که تعداد 32 دانشآموز پسر دارای نمره بالای اختلال دلبستگی، از مدارس ابتدایی ...
بیشتر
هدف از اجرای این پژوهش تعیین اثربخشی بازی مشترک مادر - کودک بر کاهش علائم اختلال دلبستگی دانشآموزان پسر دوره ابتدایی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی همراه با گروه گواه و با ارزیابی به صورت پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود، به این صورت که تعداد 32 دانشآموز پسر دارای نمره بالای اختلال دلبستگی، از مدارس ابتدایی شهر اصفهان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی تعداد 16 نفر در گروه آزمایش و 16 نفر در گروه گواه گمارده شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش یک دوره هشت جلسهای به صورت هفتگی با مشارکت مادران و بازی با کودک دریافت کردند، در حالیکه آزمودنیهای گروه گواه چنین مداخلهای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. آزمودنیهای دو گروه با استفاده از فرم والد پرسشنامه اختلال دلبستگی راندولف مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که ارائه مداخله بازی مشترک مادر- کودک باعث کاهش 3/83% علائم اختلال دلبستگی در مرحله پسآزمون و کاهش 9/78% این اختلال در مرحله پیگیری میشود. براساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبنی بر آموزش بازی مشترک مادر- کودک در کاهش علائم اختلال دلبستگی موثر بوده است و با استفاده از این روش مداخلهای، میتوان در جهت کاهش شدت علائم اختلال دلبستگی و همچنین بهبود رابطه مادر و کودک استفاده کرد.
بتول سبزه
چکیده
هدف از انجام این تحقیق «طراحی الگوی برنامه درسی کارآفرینی برای کودکان پیش از دبستان و ارزشیابی آن از دیدگاه متخصصان برنامه درسی، کارآفرینی و مربیان» است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی؛ به لحاظ ابزار از نوع ارزشیابی و روش انجام آن، زمینهای است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه متخصصان برنامهریزیدرسی و متخصصان کارآفرینی ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق «طراحی الگوی برنامه درسی کارآفرینی برای کودکان پیش از دبستان و ارزشیابی آن از دیدگاه متخصصان برنامه درسی، کارآفرینی و مربیان» است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی؛ به لحاظ ابزار از نوع ارزشیابی و روش انجام آن، زمینهای است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه متخصصان برنامهریزیدرسی و متخصصان کارآفرینی شاغل در دانشگاههای دولتی شهر تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و مربیان شاغل در مراکز پیش از دبستان شهر تهران است که در دوره تربیت مربی کودک در مرکز جهاد دانشگاهی تهران در سال 92-93 شرکت کردهاند. حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی شده و در مجموع 208 نفرانتخاب شد. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته است که بر اساس الگوی برنامه درسی کارآفرینی طراحی و برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی (خی دو) استفاده شده است. برای طراحی الگوی برنامه درسی کارآفرینی ابتدا مولفههای کارآفرینی شامل سه مولفه دانش، نگرش و مهارت استخراج و عناصر برنامه درسی شامل اهداف، محتوا، روش تدریس و روش ارزشیابی، بر اساس هر مولفه تنظیم گشت. نتایج کلی تحقیق نشان داد که: بر اساس الگوی برنامه درسی طراحی شده در این تحقیق، منظور از کارآفرینی برای کودکان پیش از دبستان فقط آموزش کسب و کار نیست، بلکه کارآفرینی به عنوان یک نگرش و سبک زندگی، در قالب الگوی برنامه درسی کارآفرینی و بر پایه سه مؤلفه اصلی دانش، نگرش و مهارت کارآفرینی برای کودکان پیش از دبستان طراحی شده و محورهای اصلی آن براساس و یژگی های رشدی کودکان از قبیل: خلاقیت، تمایل به کار و تلاش مستمر، کنجکاوی، پویایی و فعالیت مداوم، مثبت اندیشی، استقلال طلبی، میل به موفقیت و مسئولیت پذیری تنظیم شده است. همچنین نتایج ارزشیابی الگو براساس نظر متخصصان کارآفرینی، برنامهریزان درسی و مربیان درباره الگوی طراحی شده، مناسب بوده و آن را تایید کرده است. لذا براساس یافتههای این تحقیق، آموزش کارآفرینی در قالب الگوهای برنامه درسی، از سنین قبل از دبستان، جهت زمینه سازی و پرورش کودکانی خودشکوفا، کارآمد و مستقل پیشنهاد شده است
عنایت کریم زاده؛ عفت عباسی؛ مرجان کیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی آسیبهای برنامهها و فعالیتهای آموزشی- تربیتی مراکز پیش از دبستان (دولتی) است. روش پژوهش ترکیبی از نوع آمیخته اکتشافی است. جامعه پژوهش شامل مربیان دورهی پیش از دبستان شهر یاسوج بود. در مرحله کیفی تعداد 8 نفر از مربیان با روش هدفمند برای انجام مصاحبه نیمه سازمانیافته و در مرحله کمی تعداد 92 نفر از مربیان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی آسیبهای برنامهها و فعالیتهای آموزشی- تربیتی مراکز پیش از دبستان (دولتی) است. روش پژوهش ترکیبی از نوع آمیخته اکتشافی است. جامعه پژوهش شامل مربیان دورهی پیش از دبستان شهر یاسوج بود. در مرحله کیفی تعداد 8 نفر از مربیان با روش هدفمند برای انجام مصاحبه نیمه سازمانیافته و در مرحله کمی تعداد 92 نفر از مربیان با استفاده از روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن مورد تأیید متخصصین قرار گرفت. پایایی بر اساس ضریب آلفای کرنباخ 92/0 محاسبه شد. بهمنظور تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه از شیوه مقولهبندی و کدگذاری و برای تحلیل دادههای کمی از آزمون فریدمن استفاده شد. یافتهها نشان داد برنامههای دوره پیشدبستانی دارای آسیبهایی است؛ بنابراین برای حل این مسائل، اعمال برنامهریزی مداوم و بازنگری و نظارت بر فعالیتهای اجرایی دوره پیشدبستان امری ضروری است.
رقیه شکراللهی؛ مرضیه دهقانی؛ محمد جوادی پور؛ کیوان صالحی؛ علی نوری؛ ابراهیم طلایی
چکیده
دوزبانگی یکی از مسائل مهم در حوزه تعلیم و تربیت است و امروزه مباحث گستردهای در خصوص آن مطرح میگردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسهای برنامهها و مدلهای آموزش دوزبانگی در کشورهای اسپانیا، کانادا، آمریکا، ترکیه و ایران انجام شده است. روش مطالعه تحلیلی اسنادی با رویکرد تطبیقی با کمک الگوی جرج بردی میباشد. برای جمعآوری دادهها ...
بیشتر
دوزبانگی یکی از مسائل مهم در حوزه تعلیم و تربیت است و امروزه مباحث گستردهای در خصوص آن مطرح میگردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسهای برنامهها و مدلهای آموزش دوزبانگی در کشورهای اسپانیا، کانادا، آمریکا، ترکیه و ایران انجام شده است. روش مطالعه تحلیلی اسنادی با رویکرد تطبیقی با کمک الگوی جرج بردی میباشد. برای جمعآوری دادهها از شیوه مطالعه منابع کتابخانهای شامل اسناد و مدارک رسمی آموزشی، نتایج تحقیقات و مطالعات تطبیقی انجام گرفته، گزارشها، سمینارها و بانکهای اطلاعات موجود در این زمینه استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که در کشورهای اسپانیا، آمریکا و کانادا با اهمیت دادن به حقوق دانشآموزان اقلیت، زمینه پیشرفت تحصیلی و موفقیت حرفهای کودکان دوزبانه را فراهم آوردهاند. در مقابل، کشور ایران و ترکیه با اتخاذ رویکرد آموزشی همگونسازی، زمینه افت تحصیلی و پایین آمدن عزتنفس کودکان دوزبانه را فراهم آوردهاند. همچنین در کشورهای اسپانیا، کانادا و آمریکا از مدلهای آموزشی دوسویه، غوطهورسازی و انتقالی استفاده میشود؛ درحالیکه در کشور ایران و ترکیه از مدل آموزشی همگونسازی ساختارمند استفاده میشود. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان بیان کرد که نظام آموزشی کشور ایران میتواند از تجربه کشورهای فوق بهترین استفاده را داشته باشد و مدل آموزشی که کارایی بیشتری در کشورهای موفق در زمینه آموزش دوزبانه (برنامههای غوطهورسازی فرانسوی در سیستم آموزش دوزبانه کانادا؛ مدل D در اسپانیا و آموزش دوزبانه انتقالی) داشته است را انتخاب کرده و متناسب با نیازهای جامعه، دانشآموزان و معلمان کشور خود به گسترش مدل مزبور بپردازند.
سیده خدیجه مرادیان گیزه رود؛ عزت اله قدم پور؛ مسعود صادقی؛ محمد عباسی؛ فیروزه غضنفری
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری طرد همسالان بر پایهی یک طرح پژوهشی آمیخته (کمّی - کیفی) و بررسی اثربخشی برنامهی آموزشی مبتنی بر این مدل در پرخاشگری، خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی دانشآموزان بود. در قسمت کیفی جامعهی هدف شامل کلیهی آموزگاران مقطع ابتدایی و کلیهی اساتید رشتهی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاههای ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری طرد همسالان بر پایهی یک طرح پژوهشی آمیخته (کمّی - کیفی) و بررسی اثربخشی برنامهی آموزشی مبتنی بر این مدل در پرخاشگری، خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی دانشآموزان بود. در قسمت کیفی جامعهی هدف شامل کلیهی آموزگاران مقطع ابتدایی و کلیهی اساتید رشتهی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاههای شهر کرمانشاه میشد که از این تعداد 21 آموزگار و 10 متخصص تعلیم و تربیت با روش نمونهگیری از نوع هدفمند انتخاب شد. در قسمت کمّی جامعه مد نظر شامل کلیهی دانشآموزان دبستانی شهر کرمانشاه بود که تعداد 311 نفر از ایشان بهعنوان نمونه و بهصورت خوشهای تصادفی انتخاب شدند در بخش آزمایشی جامعهی این پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر ششم ابتدایی شهر کرمانشاه میشد که بهصورت در دسترس 32 نفر از آنها به شکلی کاملاً تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ضعفهای خانوادگی، ضعف در درک دیگران و ضعف در زبان و تعامل بهصورت غیرمستقیم و سازههای مشکلات روانشناختی، ضعفهای تحصیلی و عدم جذابیت ظاهری بهصورت مستقیم بر طرد همسالان تأثیر میگذارند. این مدل در قسمت کمّی با دادههای میدانی برازش پیدا کرد. در قسمت آزمایشی نتایج نشان داد که برنامهی آموزشی در مرحلهی اول پرخاشگری را کاهش و خودکارامدی را افزایش میدهد و بدین طریق زمینه را برای ارتقای سازگاری اجتماعی بیشتر دانشآموزان فراهم میآورد.
محمد مجتبی زاده؛ نقی کمالی؛ هادی رنجی حاجی بابا
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه سرمایه فکری و اخلاق سازمانی با عملکرد سازمانی از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی بود. تحقیق از نظر روش گردآوری دادهها، توصیفی و از حیث ارتباط بین متغیرهای تحقیق، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری موردمطالعه این تحقیق، معلمان آموزشوپرورش ناحیه یک شهر زنجان بود. روش نمونهگیری، تصادفی خوشهای بوده ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه سرمایه فکری و اخلاق سازمانی با عملکرد سازمانی از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی بود. تحقیق از نظر روش گردآوری دادهها، توصیفی و از حیث ارتباط بین متغیرهای تحقیق، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری موردمطالعه این تحقیق، معلمان آموزشوپرورش ناحیه یک شهر زنجان بود. روش نمونهگیری، تصادفی خوشهای بوده است. بر این اساس، با استفاده از فرمول کوکران، نمونهای به حجم 366 نفر انتخاب شد. 171 نفر از افراد نمونه را معلمان زن و 195 نفر را معلمان مرد تشکیل داده است. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه سرمایه فکری بونتیس، پرسشنامه اخلاق سازمانی هانت و همکاران و پرسشنامه عملکرد سازمانی پاترسون بوده است. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و روش رگرسیون؛ و با استفاده از نرمافزار spss نسخه 24 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیهوتحلیل نشان داد که بین سرمایه فکری، اخلاق سازمانی و عملکرد سازمانی رابطهی معنیدار وجود دارد. همچنین، سرمایه فکری و اخلاق سازمانی توان پیشبینی عملکرد سازمانی از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی را دارد.
رویا مهرعلی؛ یزدان موحدی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اسباببازیهای خلاقانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بر میزان خلاقیت دانشآموزان مقطع دبستان پایه اول، دوم و سوم شهر اصفهان در سال 97-1396 است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیشآزمون - پسآزمون با دو گروه آزمودنی کنترل و آزمایش بود. بدینصورت که یک گروه 15 نفره شامل دانشآموزانی که در جلسات بازی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اسباببازیهای خلاقانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بر میزان خلاقیت دانشآموزان مقطع دبستان پایه اول، دوم و سوم شهر اصفهان در سال 97-1396 است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیشآزمون - پسآزمون با دو گروه آزمودنی کنترل و آزمایش بود. بدینصورت که یک گروه 15 نفره شامل دانشآموزانی که در جلسات بازی حضور داشتند (گروه آزمایش) و 15 نفر در گروه کنترل بودند. گروه آزمایش دانشآموزان دبستان پایه اول، دوم و سوم شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-96 با روش نمونهگیری تصادفی انجام شد و بنا به درخواست پژوهشگر، گروههای آزمایش و کنترل از بین دانشآموزان سطح خوب، متوسط و ضعیف بهصورت تصادفی توسط مربی آموزشی انتخاب شدند. برای سنجش خلاقیت از فرم ب پرسشنامه سنجش خلاقیت تورنس استفاده شد و برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 21 و با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرههای پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، بهطوریکه استفاده از اسباببازیهای خلاقانه باعث افزایش خلاقیت و مؤلفههای آن (سیّالی، ابتکار، انعطافپذیری و بسط) گروه مورد آزمایششده است. (P<./1)؛ و با توجه به تأثیرات مثبت اسباببازیهای خلاقانه در خلاقیت دانشآموزان که میتوان از این نوع اسباببازیها بهعنوان یک وسیله سرگرمی، خلاقانه و آموزشی اثربخش برای کمک به دانشآموزان در زمینه خلاقیت استفاده نمود. همچنین میتوان به جنبههای دیگر از جمله تجربه و مهارتها در این اسباببازیها توجه نشان داد.
آسیه بزرگی؛ رزگار محمدی؛ شهلا سلیمانی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب امتحان و خودپنداره کودکان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان اندیمشک صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که از طرح گروه کنترل نامعادل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش همه کودکان دبستانی کلاس سوم تا ششم شهرستان اندیمشک بود که در سال تحصیلی 97-96 در دبستانهای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب امتحان و خودپنداره کودکان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان اندیمشک صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که از طرح گروه کنترل نامعادل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش همه کودکان دبستانی کلاس سوم تا ششم شهرستان اندیمشک بود که در سال تحصیلی 97-96 در دبستانهای این شهرستان مشغول تحصیل بودند. نمونهگیری در این پژوهش بهصورت ساده چندمرحلهای بود. پیش از اجرای مداخله، هر دو گروه پرسشنامههای اضطراب امتحان و خودپنداره کودکان را تکمیل کرده و بلافاصله پس از اجرای مداخله نیز پرسشنامههای ذکرشده مجدداً توسط آزمودنیهای هر دو گروه تکمیل شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل تحلیل کوواریانس یک متغیره و چند متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل دادههای این پژوهش نشان داد میان گروه آزمایش و گواه پس از اجرای مداخله آزمایشی تفاوت معناداری وجود داشت؛ بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش اضطراب امتحان و بهبود خودپنداره کودکان ابتدایی شده بود.
مریم شمس اللهی؛ مرنضی سمیعی زفرقندی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی سهم مهارتهای حرفهای معلمان در اجرای ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی میباشد. مهارتهای حرفهای معلمان در سه بُعد قبل، حین و بعد از تدریس با اجرای ارزشیابی توصیفی آنها مورد بررسی قرار گرفت. چکلیست مهارتها شامل 38 مؤلفه در 3 بعد وچکلیست ارزشیابی توصیفی دارای 32 مؤلفه بود. چکلیست مهارتها با استفاده از چارچوب ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی سهم مهارتهای حرفهای معلمان در اجرای ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی میباشد. مهارتهای حرفهای معلمان در سه بُعد قبل، حین و بعد از تدریس با اجرای ارزشیابی توصیفی آنها مورد بررسی قرار گرفت. چکلیست مهارتها شامل 38 مؤلفه در 3 بعد وچکلیست ارزشیابی توصیفی دارای 32 مؤلفه بود. چکلیست مهارتها با استفاده از چارچوب استرانگ و عبداللهی و همکاران و چکلیست ارزشیابی با استفاده از دستورالعمل ارزشیابی توصیفی وزارت آموزشوپرورش تهیه شد. روایی اعتبار ابزارها تأیید شد، جامعه آماری معلمان مدارس دخترانه دوره ابتدایی منطقه یک شهر تهران 52 نفر نمونه آماری از بین معلمان مدارس دخترانه منطقه یک شهر تهران انتخاب و تدریس و عملکرد آنها در کلاس درس مشاهده شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. برای تحلیل دادهها از رگرسیون گامبهگام استفاده شد. یافتهها نشان داد که مهارتهای حرفهای معلمی با اجرای ارزشیابی توصیفی آنها رابطه مثبت و معنادار دارد. مهارتهای پیش از تدریس 37. 7 درصد، مهارتهای حین تدریس 36. 6 درصد و مهارتهای بعد از تدریس 26. 7 درصد از متغیر اجرای ارزشیابی توصیفی را پیشبینی میکند.
سما سادات؛ شهرام واحدی؛ اسکندر فتحی آذر؛ رحیم بدری گرگری
چکیده
تربیت مثبت مدرسه محور سازه جدیدی است که رسالت آن، اصلاح و نهادینهسازی مفاهیم مثبتی همچون امید، شادی، بخشش، همدلی و خودتنظیمی از طریق آموزش دانش آموزان در مدرسه بهعنوان محیطی مناسب جهت یادگیری ارزشها و هنجارها است. هدف از پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی تربیت مثبت مدرسه محور ویژه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بود. ...
بیشتر
تربیت مثبت مدرسه محور سازه جدیدی است که رسالت آن، اصلاح و نهادینهسازی مفاهیم مثبتی همچون امید، شادی، بخشش، همدلی و خودتنظیمی از طریق آموزش دانش آموزان در مدرسه بهعنوان محیطی مناسب جهت یادگیری ارزشها و هنجارها است. هدف از پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی تربیت مثبت مدرسه محور ویژه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بود. روش پژوهش برای مرحله طراحی و تدوین بسته آموزشی، روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد سنتزپژوهی آمیخته بود. برای روایی یابی بسته، ضمن استفاده از روش روایی صوری، از روش روایی محتوایی به شیوه کیفی و کمّی با پانل خبرگان ١٤ نفری و از دو ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوا استفاده شد. حداقل و حداکثر میزان ضریب نسبی روایی محتوا برای هر آیتم بسته ٧۵/۰ و ١ محاسبه شد. شاخص روایی محتوا برای کل بسته آموزشی٨٦/۰ به دست آمد. نتایج نشان داد بسته آموزشی تربیت مثبت مدرسه محور برای دانش آموزان پایه ششم ابتدایی از روایی صوری و محتوایی مناسبی بهرهمنداست و روایی لازم را برای کاربردهای آموزشی و استفاده پژوهشی دارد.
فرشته سلطانی؛ منصوره کریم زاده؛ سیامک طهماسبی؛ اکبر بیگلریان
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط سواد رسانهای مادران و میزان استفاده از رسانههای الکترونیکی در کودکان با مشکلات رفتاری کودکان 4 تا 6 سال شهر مجن بوده است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و در دسته تحقیقات همبستگی قرار دارد. جامعه موردمطالعه کلیه والدین و کودکان شهر مجن و نمونه موردمطالعه 85 نفر از مادران دارای کودک 4 تا 6 سال شهر مجن که ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط سواد رسانهای مادران و میزان استفاده از رسانههای الکترونیکی در کودکان با مشکلات رفتاری کودکان 4 تا 6 سال شهر مجن بوده است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و در دسته تحقیقات همبستگی قرار دارد. جامعه موردمطالعه کلیه والدین و کودکان شهر مجن و نمونه موردمطالعه 85 نفر از مادران دارای کودک 4 تا 6 سال شهر مجن که با روش نمونهگیری خوشهای و با استفاده از فرمول کوکران، با برآورد ضریب اطمینان 95 درصدی و توان آزمون 80 درصدی، از مهدهای کودک و قرآنی و پیشدبستانیهای سطح شهر، انتخاب شدند بودند. سه پرسشنامه: مشکلات رفتاری ASEBA، پرسشنامه سواد رسانهای MLT-35 و پرسشنامه میزان استفاده از رسانههای الکترونیک مورداستفاده قرار گرفت. تحلیل دادههای در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار Spss 22، انجام پذیرفته است. برای این منظور از آزمونهای نرمال بودن دادهای کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و اسپیرمن، تفاوت میانگینهای من-ویتنی و t مستقل استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که رابطهی مقیاس شکایات جسمانی با میزان استفاده از بازیهای الکترونیکی، مقیاسهای گوشهگیری، مشکلات توجه، رفتار پرخاشگرانه و مشکلات برونیسازی شدهی کلی با میزان بازی با گیم و مقیاس مشکلات خواب با میزان سرگرم شدن به موبایل در کودکان معنادار میباشد. بین سواد رسانهای مادران با مقیاسهای مشکلات رفتاری در کودکان هیچ ارتباطی یافت نشد. بین سطح تحصیلات مادران و مشکلات توجه کودکان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شد بین سواد رسانهای مادران با میزان بازیهای الکترونیکی در کودکان رابطه وجود دارد. بین دو گروه دختر و پسر در میزان استفاده از رسانههای الکترونیک تفاوتی یافت نشد اما بین مشکلات رفتاری درونی سازی شده در دو گروه تفاوت معنادار بوده است. بر اساس یافتههای پژوهش هرچه استفاده کودک از برخی رسانهها مانند تلویزیون و تلفن همراه بیشتر باشد شیوع و بروز برخی مشکلات درونی و برونیسازی شده نیز در او بیشتر است و از طرف دیگر هر چه سواد رسانهای در مادر بیشتر باشد کودک میزان استفاده کمتری از برخی رسانهها دارد.
حلیمه نعمت الهی؛ احمد برجعلی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی نمایش خلاق بر اعتمادبهنفس کودکان 6-5 سال است. روش انجام پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با دو گروه آزمایش و کنترل و مرحله پیگیری میباشد. بر اساس نمونهگیری هدفمند 30 نفر از کودکانی که نمرات اعتمادبهنفس آنها در پیشآزمون از نقطهی 75% توزیع نمرات (نمرهی 36) پایینتر بوده بهعنوان ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی نمایش خلاق بر اعتمادبهنفس کودکان 6-5 سال است. روش انجام پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با دو گروه آزمایش و کنترل و مرحله پیگیری میباشد. بر اساس نمونهگیری هدفمند 30 نفر از کودکانی که نمرات اعتمادبهنفس آنها در پیشآزمون از نقطهی 75% توزیع نمرات (نمرهی 36) پایینتر بوده بهعنوان نمونهی پژوهش انتخاب شدند و بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه هر جلسه یک ساعت در فعالیتهای نمایش خلاق شرکت داده شدند. جهت تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل واریانس یک راهه با اندازهگیری مکرر استفاده شد. اعتمادبهنفس دو گروه در پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری (پس از گذشت 1 ماه از مداخلهگری) با استفاده از پرسشنامهی اعتمادبهنفس گنجی (1380)، اندازهگیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که نمایشخلاق بر افزایش اعتمادبهنفس کودکان 6-5 سال مؤثر بوده است و همچنین نتایج نشان داد که تأثیر مداخله تا مرحلهی پیگیری دوام نیافت.
عنایت کریم زاده؛ ذولفقار دیودل؛ حسینعلی خیری نیا؛ مهدیه نوروزی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر ارزشیابی نقش و جایگاه بازی در مهدکودکهای شهر یاسوج بود، تا بتواند اهمیت بازی در مهدکودکها را تشریح کند. روش پژوهش کمی است. جامعه پژوهش شامل کلیه مربیان مهدکودکهای شهر یاسوج بود که از طریق روش تصادفی خوشهای تعداد 20 مهدکودک بهعنوان نمونه انتخاب شدند؛ و ابزار به کار گرفتهشده، جهت جمعآوری دادهها ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر ارزشیابی نقش و جایگاه بازی در مهدکودکهای شهر یاسوج بود، تا بتواند اهمیت بازی در مهدکودکها را تشریح کند. روش پژوهش کمی است. جامعه پژوهش شامل کلیه مربیان مهدکودکهای شهر یاسوج بود که از طریق روش تصادفی خوشهای تعداد 20 مهدکودک بهعنوان نمونه انتخاب شدند؛ و ابزار به کار گرفتهشده، جهت جمعآوری دادهها پرسشنامه بود. پرسشنامهها پس از جمعآوری، وارد نرمافزار آماری SPSS گردید. پایایی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ (0,71)، محاسبه شد. برای بررسی دادهها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، و در سطح آمار استنباطی (آزمونهای نرمالیتی کولموگروف اسمیرنف و آزمون آلفای کرونباخ و آزمون تی ((T مستقل و همچنین آزمون فریدمن) استفاده شد. یافتهها نشان داد سؤالات میانگین بالاتر از میانگین 3 بنابراین پاسخگویان معتقد بودند که ارزشیابی از نقش و جایگاه بازی در مؤلفههای مطرحشده بالاتر از حد متوسط است. همچنین با توجه به سطح معناداری که برابر با 033/0 میباشد، چون این مقدار از 05/0 کمتر است، ارزشیابی از نقش و جایگاه بازی در مهدکودکهای شهر موردمطالعه بالاتر از حد متوسط است؛ و با توجه به آزمون فریدمن که میزان کای اسکوار در آزمون فریدمن 8/9 و سطح معنیداری 002/0 بود، درنتیجه ارزشیابی از نقش و جایگاه بازی در مهدکودکهای شهر یاسوج تا حدودی متفاوت بود.
زهرا افتخاری؛ محمدعلی نادی؛ فریبا کریمی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف شناسایی، تطبیق و تحلیل مؤلفههای مدلهای مدارس کسبوکار در کشورهای منتخب در بخش پیشدبستانی صورت گرفته است. در این پژوهش از روش تطبیقی و با تأکید بر روش چهار مرحلهای برودی استفادهشده است. جامعه آماری این پژوهش شامل صد کشور منتخب دارای مدارس کسبوکار بوده که بهموجب نتایج مطالعه رتبهبندی مدارس کسب وکار در ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف شناسایی، تطبیق و تحلیل مؤلفههای مدلهای مدارس کسبوکار در کشورهای منتخب در بخش پیشدبستانی صورت گرفته است. در این پژوهش از روش تطبیقی و با تأکید بر روش چهار مرحلهای برودی استفادهشده است. جامعه آماری این پژوهش شامل صد کشور منتخب دارای مدارس کسبوکار بوده که بهموجب نتایج مطالعه رتبهبندی مدارس کسب وکار در سال 2017 که توسط انجمن بینالمللی فایننشال رتبهبندی شده بودند، انتخاب شدند. در این پژوهش، با مراجعه به 30 مدرسه که دارای پیشدبستانی بودند و مصاحبه نیمه ساختمند با هیأت مدیره آنها مؤلفههای مدلهای مدارس کسبوکار در بخش پیشدبستانی در کشورهای منتخب مورد شناسایی، تطبیق و تحلیل قرار گرفت. مؤلفههای شناساییشده بین مراکز پیشدبستانی در این کشورها شامل: اهداف آموزشی، فضای یادگیری، جذب و بکارگیری نیروی انسانی توانمند، فضای فرهنگی، تربیتی وهنری، محتوای آموزشی، ارزیابی و نظارت، مرکز یادگیری شبیهسازیشده، گروههای تخصصی آموزشی، مشارکت اولیا، چشمانداز، مأموریت و پژوهش بوده است که با مقایسه و تطبیق، تفاوتها و شباهتها، مدل مطلوب مدارس کسبوکاردربخش پیشدبستانی در کشورهای منتخب برای ایران شناسایی شد.
مریم تمسکی؛ سهراب عبدی زرین
چکیده
اضطراب اجتماعی از شایعترین اختلالاتی است که در کودکان، مانع بسیاری از فعالیتها میشود. به نظر میرسد مقایسه تأثیر بازیدرمانی و مهارتهای زندگی میتواند در کاهش یا مواجه این اختلال به کودکان پیش از دبستان کمک شایانی کند. پژوهش حاضر باهدف مقایسه کودکان مراجعهکننده به کلینیکهای مشاوره و روانشناسی با روش نیمه آزمایشی با ...
بیشتر
اضطراب اجتماعی از شایعترین اختلالاتی است که در کودکان، مانع بسیاری از فعالیتها میشود. به نظر میرسد مقایسه تأثیر بازیدرمانی و مهارتهای زندگی میتواند در کاهش یا مواجه این اختلال به کودکان پیش از دبستان کمک شایانی کند. پژوهش حاضر باهدف مقایسه کودکان مراجعهکننده به کلینیکهای مشاوره و روانشناسی با روش نیمه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون با دو گروه آزمایش انجام شد که تعداد 30 کودک بهبه عنوان نمونه انتخابشده و با تکمیل پرسشنامه، افرادی که بالاترین نمره اضطراب را داشتند انتخابشده و در گروههای مختلف قرار گرفتند. تعداد نمونه 8 نفری در گروه متغیر مستقل اول (بازیدرمانی) و تعداد 8 نفر در گروه متغیر مستقل دوم (آموزش مهارتهای زندگی) و به مدت 8 جلسه 45 دقیقهای انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون در دو گروه بازیدرمانی (p<0.01) و مهارتهای زندگی (p<0.01) تفاوت معنیدار داشته است و بازیدرمانی و مهارتهای زندگی بر کاهش اضطراب اجتماعی (اختلالات اضطرابی و مؤلفههای آن) مؤثر بوده است و همچنین بین میانگین نمرات اختلالات اضطرابی دو گروه فقط در اضطراب جدایی تفاوت معنیدار وجود دارد (p<0.01) و در دیگر اختلالات اضطرابی تفاوت معنیداری یافت نشد و بازیدرمانی تأثیر بسیار بیشتری بر اضطراب جدایی دارد.
فاطمه آورند؛ امین رفیعی پور؛ کبری حاجی علیزاده
چکیده
تعداد فرزندان میتواند روی خانواده و والدین تأثیرگذار باشد. بنابراین این پژوهش با هدف مقایسه سبکهای والدگری و خوداثرمندی والدینی مادران تکفرزند و چندفرزند گروههای سنی 12-6 ساله شهر بندرعباس انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی-مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودکان سنین 14-6 سال شهر بندرعباس در سال 1395 بودند ...
بیشتر
تعداد فرزندان میتواند روی خانواده و والدین تأثیرگذار باشد. بنابراین این پژوهش با هدف مقایسه سبکهای والدگری و خوداثرمندی والدینی مادران تکفرزند و چندفرزند گروههای سنی 12-6 ساله شهر بندرعباس انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی-مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودکان سنین 14-6 سال شهر بندرعباس در سال 1395 بودند که در دو گروه مادران تکفرزند و چندفرزند قرار گرفتند و 90 نفر (هر گروه 45 نفر) به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفتهشده، پرسشنامه خوداثرمندی والدینی (PSEQ) و پرسشنامه فرزندپروری آلاباما (APQ) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) و نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مادران تکفرزند و چندفرزند در سبکهای والدگری تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 p>)؛ اما بین مادران تکفرزند و چندفرزند در خوداثرمندی والدینی تفاوت معناداری وجود دارد (29/21 F= و 05/0 p <) و مادران چندفرزند خوداثرمندی بالاتری دارند. با توجه به یافتههای این پژوهش، به نظر میرسد افزایش تعداد فرزندان میتواند احساسی از شایستگی در فرایند فرزندپروری به والدین بدهد، اما تعداد فرزندان تأثیری بر سبکهای والدگری ندارد.