صابر عبدالملکی؛ محمد آرمند
چکیده
بازی جزء لاینفک زندگی کودکان، مفهومی پویا و پیچیده است که به علت وجود تعاریف مبهم از آن بهخصوص وقتی درزمینه کلاس قرار میگیرد، به یک مفهوم و عمل نامعلوم تبدیل میشود. داشتن درک درست از ماهیت بازی و انواع آن باعث میشود مربیان دورههای پیشدبستانی و مهدکودک محیطی سازنده و خلاق را برای رشد همهجانبه کودکان فراهم آورند. هدف پژوهش ...
بیشتر
بازی جزء لاینفک زندگی کودکان، مفهومی پویا و پیچیده است که به علت وجود تعاریف مبهم از آن بهخصوص وقتی درزمینه کلاس قرار میگیرد، به یک مفهوم و عمل نامعلوم تبدیل میشود. داشتن درک درست از ماهیت بازی و انواع آن باعث میشود مربیان دورههای پیشدبستانی و مهدکودک محیطی سازنده و خلاق را برای رشد همهجانبه کودکان فراهم آورند. هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم بازی از دیدگاه مربیان مهدکودک و پیشدبستانهای شهر تهران بود. روش پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی بود. به این منظور 23 نفر از مربیان مهدکودک و پیشدبستانی که شرایط نمونه موردنظر را داشتند با استفاده از مصاحبه نیمهساختارمند و اکتشافی در قالب دو سؤال اصلی موردمطالعه قرار گرفتند. دادههای جمعآوریشده، ثبت و کدگذاری شد و در قالب مقولههای اصلی طبقهبندی گردید. تحلیل محتوای درک مربیان از مفهوم بازی منجر به شناسایی 256 کد اولیه، 16 زیر مضمون و 5 مضمون اصلی تخیل (فعالیتهای نمادین، جاندار پنداری، رؤیاپردازی)؛ درگیری فعال (درگیری جسمی و روانی در انجام بازی، همکاری بین بازیکنان)؛ هیجانانگیز (لذتبخش، نشاط و شادمانی، سرگرمی، احساس خوشایندی، امیدواری، آرامش)؛ سیالیت قانونمندی (قوانین مشخص و درعینحال منعطف و قابلتغییر، دستکاری قوانین و چگونگی انجام بازی) و فرایند یادگیری (هدفمندی، رشد اجتماعی و شناختی و عاطفی، کشف و خلق) شد. همچنین تحلیل محتوای درک مربیان از انواع بازی در کلاس منجر به شناسایی 52 کد اولیه، 6 زیر مضمون و 2 مضمون اصلی بازی بدون ساختار (شاگردمحوری، بدون برنامهریزی قبلی) و بازی ساختارمند (مربی محور، هدفمند، تأکید بر یادگیری، برنامهریزیشده) شد.