سید نبی الله قاسم تبار؛ ایران دخت فیاض؛ محبوبه حسینی
چکیده
هدف در پژوهش حاضر تعیین نقش خودکارآمدی و راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری در انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر مقطع ششم ابتدایی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانشآموزان دختر مقطع ششم ابتدایی منطقه 15 تهران میباشد که از بین آنها با استفاده روش نمونهگیری خوشهایچندمرحلهای، ...
بیشتر
هدف در پژوهش حاضر تعیین نقش خودکارآمدی و راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری در انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر مقطع ششم ابتدایی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانشآموزان دختر مقطع ششم ابتدایی منطقه 15 تهران میباشد که از بین آنها با استفاده روش نمونهگیری خوشهایچندمرحلهای، 106 دانشآموز انتخاب شدند. برای اندازه گیری خودکارآمدی، راهبردهای یادگیری، انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی به ترتیب از مقیاسهای خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، پرسشنامه راهبردهای یادگیری (کرمی، 1381)، مقیاس انگیزه پیشرفت هرمانس (1970) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383) استفاده شد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که به ترتیب سه متغیر خودکارآمدی، راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری توانستند انگیزش پیشرفت و همینطور عملکرد تحصیلی را در دانشآموزان بهطور معناداری پیشبینی کنند. یافتههای پژوهش اشارههای کاربردی مفیدی برای سیاستگزاران عرصه آموزش و پرورش دارد.
فرخنده مفیدی؛ سید نبی الله قاسم تبار؛ ندا نجفزاده
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی میزان تاثیر آموزش مهارتهای جرأتورزی بر افزایش توان دانشآموزان قربانی قلدری پسرکلاسهای چهارم و پنجم ابتدایی برای مقابله با رفتارهای قلدرانه انجام شد. روش پژوهش حاضر، آزمایشی با طرح پیشآزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش تمامی دانشآموزان پسر سال چهارم و پنجم ابتدایی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی میزان تاثیر آموزش مهارتهای جرأتورزی بر افزایش توان دانشآموزان قربانی قلدری پسرکلاسهای چهارم و پنجم ابتدایی برای مقابله با رفتارهای قلدرانه انجام شد. روش پژوهش حاضر، آزمایشی با طرح پیشآزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش تمامی دانشآموزان پسر سال چهارم و پنجم ابتدایی منطقه 4 آموزش و پرورش شهر تهران میباشند. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 30 نفر از دانشآموزان کلاسهای چهارم و پنجم ابتدایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. از این تعداد 15 نفر به عنوان گروه آزمایش تحت آموزش مهارتهای جرأتورزی قرار گرفتند در حالیکه 15 نفر دیگر (گروه کنترل) هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار مورداستفاده در این تحقیق مقیاس قربانیان قلدری (1996 (B.V.S, بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارتهای جرأتورزی بر دانشآموزان قربانی قلدری پسر کلاسهای چهارم و پنجم موثر است (001/0 p>). همچنین نتایج تحلیل دادهها در مرحله پیگیری نشان داد که آموزش مهارتهای جرأتورزی در طول زمان نیز از پایداری خوبی برخوردار است (001/0 p>).